

- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
خودم
متن ترانه نشدیم
بخند بازم، بخند بازم، بخند و خنده هات از غصه مون کم شه
نمی دونم، با این خنده ت، شاید این روزگار وحشی آدم شه
من یه خنده م که می خونم، من یه دیوونه ام که می دونم
من صدای گریه ی نسلی شدم، که داره می خنده و داغونه
انقدر اشک واسه نداشته هاش ریخته که عاشق ترنم بارونه
بخند بازم، بخند بازم، بخند و خنده هات از غصه مون کم شه
نمی دونم، با این خنده ت، شاید این روزگار وحشی آدم شه
بخند بازم، بخند بازم، بخند و خنده هات از غصه مون کم شه
نمی دونم، با این خنده ت، شاید این روزگار وحشی آدم شه
نسل من با لگد، پدر از خواب پرید
اما باز روز پدر رفت و جوراب خرید
نسلی که سیلی خورد از همه معلماش
اما هیشکی رنگ اشکاشو ندید
ما که بنگی نشدیم، سیخ و سنگی نشدیم
حال ما خوبه همه، ما مافنگی نشدیم
نسل من عاشق پوسترای رنگی بود و
خواب می دید براش هدیه یه ساز آوردن
یکی جفت پا می پرید توو رویات
پاشو اسکل کپسول گاز آوردن
چه میشه کرد، دنیا رو، هی داریم خالی می بندیم
با چش باز اشک می ریزیم، با چش بسته می خندیم
بخند بازم، بخند بازم، بخند و خنده هات از غصه مون کم شه
نمی دونم، با این خنده ت، شاید این روزگار وحشی آدم شه
بخند بازم، بخند بازم، بخند و خنده هات از غصه مون کم شه
نمی دونم، با این خنده ت، شاید این روزگار وحشی آدم شه
یادمون داده بودن، دخترا بادکنکن، هیشکی یادمون نداد، که چرا می ترکن
یادمون داده بودن پسرا شیرن، کسی یادمون نداد چرا دلگیرن
زیر درخت آلبالو، شادیمون و گم کردیم
گریه به حال خودمون خنده به مردم کردیم
عمو زنجیر باف، چشامون و میبندیم
تو پشت کوه بنداز، ما بازم می خندیم
بخند بخند بازم، بخند بازم، بخند و خنده هات از غصه مون کم شه
نمی دونم، با این خنده ت، شاید این روزگار وحشی آدم شه
بخند بازم، بخند بازم، بخند و خنده هات از غصه مون کم شه
نمی دونم، با این خنده ت، شاید این روزگار وحشی آدم شه
متن ترانه مو به مو
مو به مو قدم قدم به زلفه تو قسم قسم
رسیده عشقه تو به جانِ من
به یاد تو نفس نفس بریده ام از این قفس
زندان است جهانِ من
عشقت چرا تاوان من شد
رفتی غمت پایان من شد
از هر گناهی توبه کردم
چشمان تو ایمانِ من شد
تو را چون جانِ خود میدانمت
تو را چون سایه میپندارمت
هر چه تو دوری من صبورم
مرا از غم جدا نمیکنی
مرا یک دم صدا نمیکنی
من که گذشتم از غرورم
قبلِ از تو من عاشق نبودم
تو آمدی با هر نگاه مرا گرفتارم کنی
این قرارمان نبود از عشق بیزارم کنی
به یاد تو من بیقرارم
ای وای هنوز چشم انتظارم
تو را چون جانِ خود میدانمت
تو را چون سایه میپندارمت
هر چه تو دوری من صبورم
مرا از غم جدا نمیکنی
مرا یک دم صدا نمیکنی
من که گذشتم از غرورم
قبلِ از تو من عاشق نبودم
- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
شما اولین نظر را بنویسید.