

- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
من
متن ترانه باران تویی
از آسمانم ماتم ببارد
هراس بی تو ماندنم ادامه دارد
نمی نویسم ترانه بی تو
چگونه پر کشد خیال واژه بی تو
به لب رسیده جان کجایی کجایی
که برده طاقتم جدایی
باران تویی به خاک من بزن
باز آ ببین که بی مه تو من
هوای پر زدن ندارم
باران تویی به خاک من بزن
باز آ ببین که در ره تو من
نفس بریده در گزارم
مگر ندانی چو از تو دورم
بی راهه ای خموش و تار
بی عبورم
نمی توانم دگر بگویم
که من اسیر این خزان تو به تویم
به لب رسیده جان کجایی کجایی
رهی نمانده تا رهایی
باران تویی به خاک من بزن
باز آ ببین که بی مه تو من
هوای پر زدن ندارم
باران تویی به خاک من بزن
باز آ ببین که در ره تو من
نفس بریده در گزارم
باران تویی به خاک من بزن
بازآ ببین که بی مه تو من
هوای پر زدن ندارم
متن ترانه یعنی صبح شده
چشام بازه یعنی صبح شده یه روز تازه یعنی صبح شده
چقدر خوبه حتی فکرش من و می سازه یعنی صبح شد
من هر شب که می خوابم انگار که یه چیزی کمه
صبحت جیبم نیست یه جای خالی تو قلبمه
یه جای خالی که پر میشه با لبخند با عشق
یه حس و حالی که نزدیکه از اینجا تا عشق
دوست دارم عاشق شم یکی بی قرارم باشه
به این امید بیدار شم شاید امروز بی دار شه
دوست دارم عاشق شم یکی بی قرارم باشه
به این امید بیدار شم شاید امروز بی دار شه
اگه هر روز به یادت روز و آغاز کنم
من خسته می تونم با تو پرواز کنم
اگه یه نیم نگاهی به من لال.کنی
همه دنیا رو می تونم پر آواز کنم پر آواز
دوست دارم عاشق شم یکی بی قرارم باشه
به این امید بیدار شم شاید امروز بی دار شه
دوست دارم عاشق شم یکی بی قرارم باشه
به این امید بیدار شم شاید امروز بی دار شه
- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
شما اولین نظر را بنویسید.