

- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
خودم
متن ترانه پروا
بر من همه درا بسته شد و از پا ننشستم
آمد سوی من سنگ از همه سو اما نشکستم
گفتند مرو قدری بنشین ره دور و دراز است
گفتند مگو گفتند مبین اینها همه راز است
شادم که دلم راهی شد شادم که نماندم در خود
شادم که شنیدم دیدم جنگیدم
حاشا که شوم سرگردان یه آن شکنم این پیمان
حاشا که ببیند دنیا تردیدم
من بالم را که شبی در طوفان گم شد
آوازم را که میان باران گم شد
پیدا کردم پیدا کردم
دادم دل را به صدایی پنهان در جان
من بی پروا سوی رویایی بی پایان
پروا کردم پروا کردم
همه عالم اگر به تو گفته دگر نبود زمانه ی عشق
دل من تو بمان تو بمان و بخوان به جهان ترانه ی عشق
من بالم را که شبی در طوفان گم شد
آوازم را که میان باران گم شد
پیدا کردم پیدا کردم
دادم دل را به صدایی پنهان در جان
من بی پروا سوی رویایی بی پایان
پروا کردم پروا کردم
متن ترانه تصنیف «آتشی در سینه»
🗣 Homayoun Shajarian
🎵 Ahay Khabardar
#HomayounShajarian
آهای خبردار
مستی یا هشیار
خوابی یا بیدار
خوابی یا بیدار
تو شب سیاه
تو شب تاریک
از چپ و از راست
از دور و نزدیک
یه نفر داره
جار میزنه جار
آهای غمی که
مثل یه بختک
رو سینه ی من
شده ای آوار
از گلوی من
دستاتُ بردار
دستاتُ بردار
از گلوی من
از گلوی من
دستاتُ بردار
کوچه های شهر
پُرِ ولگرده
دل پُرِ درده
شب پر مَرد و
پُرِ نامرده
آهای خبردار
آهای خبردار
باغ داریم تا باغ
یکی غرق گل
یکی پُرِ خار
مرد داریم تا مرد
یکی سَرِ کار
یکی سَرِ بار
آهای خبردار
یکی سَرِ دار
توی کوچه ها
یه نسیم رفته
پیِ ولگردی
توی باغچه ها
پاییز اومده
پی نامردی
توی آسمون
ماهُ دق میده
ماهُ دق میده
دردِ بی دردی
پاییز اومده
پاییز اومده
پی نامردی
یه نسیم رفته
پی ولگردی
تو شب سیاه
تو شب تاریک
از چپ و از راست
از دور و نزدیک
یه نفر داره
جار میزنه جار
آهای غمی که
مثل یه بختک
رو سینه ی من
شده ای آوار
از گلوی من
دستاتُ بردار
دستاتُ بردار
از گلوی من
از گلوی من
دستاتُ بردار
دستاتُ بردار
از گلوی من
از گلوی من
دستاتُ بردار
دستاتُ بردار
از گلوی من
- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
شما اولین نظر را بنویسید.