

- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
Motamedi
متن ترانه پروا
بر من همه درا بسته شد و از پا ننشستم
آمد سوی من سنگ از همه سو اما نشکستم
گفتند مرو قدری بنشین ره دور و دراز است
گفتند مگو گفتند مبین اینها همه راز است
شادم که دلم راهی شد شادم که نماندم در خود
شادم که شنیدم دیدم جنگیدم
حاشا که شوم سرگردان یه آن شکنم این پیمان
حاشا که ببیند دنیا تردیدم
من بالم را که شبی در طوفان گم شد
آوازم را که میان باران گم شد
پیدا کردم پیدا کردم
دادم دل را به صدایی پنهان در جان
من بی پروا سوی رویایی بی پایان
پروا کردم پروا کردم
همه عالم اگر به تو گفته دگر نبود زمانه ی عشق
دل من تو بمان تو بمان و بخوان به جهان ترانه ی عشق
من بالم را که شبی در طوفان گم شد
آوازم را که میان باران گم شد
پیدا کردم پیدا کردم
دادم دل را به صدایی پنهان در جان
من بی پروا سوی رویایی بی پایان
پروا کردم پروا کردم
متن ترانه دم زندگی گرم (تیتراژ سریال سوران)
چه آوارگی ها که شد بر من آوار
خداحافظی ها به امید دیدار
خوشا نامت ای عشق دمی غم نبینی
که بر دل نشاندی غم دلنشینی
به خاطر بیاور که جز خاطراتت ندارم پناهی
سوالم تو بودی جوابم تو بودی سر هر دو راهی
زمانه تنم را به هر زخمی آراست
نگاه تو اما مرا زنده میخواست
نترسیدم از عشق از این شور و این شرم
نترسیدم از مرگ دم زندگی گرم
دم زندگی گرم دم زندگی گرم
به هر ماجرایی دلم گفت آری
پشیمانی ام نیست از این بی قراری
بخواهی نخواهی تورا دوست دارم
بگویی نگویی مرا دوست داری
زمانه تنم را به هر زخمی آراست
نگاه تو اما مرا زنده میخواست
نترسیدم از عشق از این شور و این شرم
نترسیدم از مرگ دم زندگی گرم
دم زندگی گرم دم زندگی گرم
متن ترانه کوبار (تیتراژ سریال)
بر لوح دل من غزل عشق نوشته ذرات وجودم همه با عشق سرشته
ای فاصله ی پای من و بال فرشته ای عشق ای عشق ای عشق
با این دل چون آهن چه کردی با من چه کردی با من چه کردی
از روز خلقت با من که کشتم بودی که بودم هستی که هستم
آتش به جانم کردی تو کردی آوازه خوانم کردی تو کردی
بر لوح دل من غزل عشق نوشته ذرات وجودم همه با عشق سرشته
ای فاصله ی پای من و بال فرشته ای عشق ای عشق ای عشق
روحی دوباره در من دمیدی نقش جهان را در من کشیدی
راز تمام افسانه هایی بال تمام پروانه هایی جان خراب ویران هایی
آیینه دار زیبا و زشتی هم در سرشتی هم سرنوشتی
هم در سرشتی هم سرنوشتی
متن ترانه دم زندگی گرم (تیتراژ سریال سوران)
چه آوارگی ها که شد بر من آوار
خداحافظی ها به امید دیدار
خوشا نامت ای عشق دمی غم نبینی
که بر دل نشاندی غم دلنشینی
به خاطر بیاور که جز خاطراتت ندارم پناهی
سوالم تو بودی جوابم تو بودی سر هر دو راهی
زمانه تنم را به هر زخمی آراست
نگاه تو اما مرا زنده میخواست
نترسیدم از عشق از این شور و این شرم
نترسیدم از مرگ دم زندگی گرم
دم زندگی گرم دم زندگی گرم
به هر ماجرایی دلم گفت آری
پشیمانی ام نیست از این بی قراری
بخواهی نخواهی تورا دوست دارم
بگویی نگویی مرا دوست داری
زمانه تنم را به هر زخمی آراست
نگاه تو اما مرا زنده میخواست
نترسیدم از عشق از این شور و این شرم
نترسیدم از مرگ دم زندگی گرم
دم زندگی گرم دم زندگی گرم
متن ترانه فریاد هجران
خبرت خراب تر کرد جراحت جدایی
چو خیال آب روشن که به تشنگان نمایی
چه کنند اگر تحمل نکنند زیردستان
تو هر آن ستم که خواهی بکنی که پادشایی
فریاد یارب یاربم از گوشه میخانه ها
با گردش پیمانه ها هر شب به گردون می رود
هر کس در این دشت جنون، باشد به عشقی مبتلا
گل چیند از راه وفا، گل چیند از راه وفا
خار غم لیلا ولی، در چشم مجنون می رود
مستی بی غم نبود، بی غم عالم نبود
اما غم عشق بتان باشد صفای این جهان
باز که این غم روز و شب از چشم من خون می رود
فریاد وا هجران من هر شب به گردون می رود
بنگر که بی او عمر من چون می رود، چون می رود
چون می رود، چون می رود
عاشق شدم بی دل شدم در عاشقی کامل شدم
در مکتب دیوانگی عاقل شدم، عاقل شدم
متن ترانه آفرینش
آخر که خواست از او ما را بیافریند
آدم بیافریند حوا بیافریند
خود آفرید و خود نیز
بر خویش آفرین گفت
میخواست هر چه خوبیست یکجا بیافریند
خود آفرید و آنگاه از خویش راند ما را
تا بلکه بر زمین هم غوغا بیافریند
از خویش راند ما را آنگاه خواند از نو
خوش داشت آدمی را شیدا بیافریند شیدا بیافریند
خوش داشت آدمی را ویلان کوه و صحرا
یا در شلوغی شهر تنها بیافریند تنها بیافریند
غوغا شدیم غوغا شیدا شدیم شیدا
تنها شدیم تنها ها تا بیافریند ها تا بیافریند
غوغا شدیم غوغا شیدا شدیم شیدا
تنها شدیم تنها ها تا بیافریند ها تا بیافریند
باری چنان که پیداست میخواست بی کم کاست
مجنون بیافریند لیلا بیافریند
- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
شما اولین نظر را بنویسید.