

- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
خلوت غم
متن ترانه شب مستی
تمام قطره های پاک باران های غربت را قسم دادم
پیامم را برای قاصد شبهای دلتنگی فرستادم
نبودی و برای دیدنت هر شب به حال گریه افتادم
فقط از زنده بودن لحظه های ناب با تو مانده در یادم
همان جایی که دستم را رها کردی نشستم بی تو سرگردان
نمی دانی که قلب پرپری با حسرتت جا مانده در باران
مرا اندازه ی یک خاطره در گوشه ای از یاد خود بنشان
که من آوازه خوانم دوره گرد کوچه های شهر خاموشان
شب مستی نمی ارزد
به چنین صبح خماری
غم من چاره ندارد
تو مرا دوست نداری
کاش می شد که از اول
به دلم پا نگذاری
جان به جانم شده اما
تو مرا دوست نداری
تو مرا دوست نداری
چگونه می توانم اینهمه غم را در این سینه نگه دارم
چگونه آرزویم را به دوش بیقرار باد بسپارم
چنان بی تکیه گاهم که تمام لحظه هارا بی تو ناچارم
برای گریه کردن سر به روی شانه ی بیگانه بگذارم
مرا در غربت سرد بیایان های بی مجنون رها کردی
تو بر ویرانه های قلب من یک بیستون آخر بنا کردی
مرا با تیشه و فرهاد و عاشق پیشگی ها آشنا کردی
بسوزد پیرت ای دنیا چه ها کردی چه ها کردی چه ها کردی
شب مستی نمی ارزد
به چنین صبح خماری
غم من چاره ندارد
تو مرا دوست نداری
کاش می شد که از اول
به دلم پا نگذاری
جان به جانم شده دردا
که مرا دوست نداری
تو مرا دوست نداری
متن ترانه همین مونده بود
همونم همون که با دست تنگ توو مشتم برات صدف داشتم
با این حال هم به هر کی که توو دلت خونه کرد شرف داشتم
گذشتم ازت نگاه کن منو نه حالم بده نه چشمم تره
شب آخره تو هم هر چقد ازم دور شی واست بهتره
شکستم درست بریدم قبول میدونی که من یه دندم هنوز
تماشام کن همه زهرمو کشیدن ولی کشندم هنوز
شکستم درست بریدم قبول میدونی که من یه دندم هنوز
تماشام کن همه زهرمو کشیدن ولی کشندم هنوز
منو هیچکس منو هیچی مثه حرف تو نسوزونده بود
همین مونده بود خرابم کنی جوابم کنی همین مونده بود
نگاه منو خودت خواستی که من قلبمو بگیرم ازت
یه جوری برم که انگار که نبودم اصن نگاه کن فقط
شکستم درست بریدم قبول میدونی که من یه دندم هنوز
تماشام کن همه زهرمو کشیدن ولی کشندم هنوز
شکستم درست بریدم قبول میدونی که من یه دندم هنوز
تماشام کن همه زهرمو کشیدن ولی کشندم هنوز
متن ترانه سال بی بهار
تنم رو به جوش چشم هات
تو بده نشون چشم هات
که با اون قشون چشم هات
من رو تار و مار کردی
با تو بودن از خدامه
غم دنیا توو چشم هامه
واسه تو دنیا به کامه
دلم رو مزار کردی
توو دلم غصه لبالب
داره میسوزه از این تب
غم دل تنگیت رو هرشب
روو سرم هوار کردی
نمیدونم با کی هایی
توو کدوم حال و هوایی
کاشکی میگفتی کجایی
تا بگم چیکار کردی
برق چشمون سیاهت
ابرو توو صورت ماهت
با نگاه بی گناهت
لعنتی چیکار کردی
توو شب هام موت رو ندارم
مهر ابروت رو ندارم
رو به روم روت رو ندارم
حالم رو خمار کردی
روو بخار شیشه اسمت
دل کشیدم پیش اسمت
قطره بارون میشه اسمت
سال رو بی بهار کردی
توو چشم هام حسرت و ماتم
توو نگاهم یه عالمه غم
همه غصه ها رو با هم
توو دلم قطار کردی
زیر طاق دوتا ابرو
دوتا دریاچه پر قو
مثل گله های آهو
واسه چی فرار کردی
دستم از دست تو دوره
دلم انگار توو تنوره
تووی سینم که صبوره
غم رو موندگار کردی
بغض وحشی توو گلومه
شب ها عکس هات روو به روومه
دیگه طاقتم تمومه
من رو بی قرار کردی
رنگ چشم هات آسمونم
خنده هات قاتل جونم
دلبر ابرو کمونم
دلم رو شکار کردی
روو بخار شیشه اسمت
دل کشیدم پیش اسمت
قطره بارون میشه اسمت
سال رو بی بهار کردی
توو چشم هام حسرت و ماتم
توو نگاهم یه عالمه غم
همه غصه ها رو با هم
توو دلم قطار کردی
متن ترانه شبی که ماه کامل شد
بباف مویت را مگر مرا آن مو طناب دار شود
مرا بکش بالا چونان که عاطفه ات جریحه دار شود
مرا بخندان ای مرا بگریان ای
که مرده ایست قلیل کسی که حاضر نیست
نه شادمان شود و نه سوگوار شود ...
کسی به شدت تو به صخره ام کوبید و من فرو رفتم به قعر دریاها
که قعر دریاها پر از مزار شوم ...
بباف دارم را و روزگارم را سیاه کن آنگاه
مرا بکش بالا چونانکه خرخره ام جریحه دار شود
علاج دلتنگی زیارت است و غم است و ناامید شدن
جهان مگر با غم به ناامید شدن امیدوار شود
به دست مرگ مگر تو را هوس نکنم که زنده ایست علیل
گناه کاری که به توبه میخواهد درستکار شود
زبان چموش من است بگو پیاده شود کسی که میترسد گوش قطار من است
به هر که سیلی نیست بگو سوار شود ...
بباف دارم را و روزگارم را سیاه کن آنگاه
مرا بکش بالا چونانکه خرخره ام جریحه دار شود
متن ترانه اسمت که میاد
اسمت که میاد؛ حالم بد میشه
یه تریلی غم، از روم رد میشه
مادرم میگه؛ چته بیخودی؟
باز اسمش اومد؛ دیوونه شدی!
میگه چیه باز؛ این حالت شده؟
خجالت بکش! چهل سالت شده…
میگه با خودش؛ باز شد عینِ روح!
زیر لب میگه؛ این شب میره کوه…
رفیقام میگن؛ بسه بیچاره…
بعد پشتم میگن، طفلی حق داره
پشتم از تو؛ توو مهمونی میگن
برمیگردم، از گرونی میگن!
اسمت که میاد؛ همه باهام بدن
انگار سر صف، کتکم زدن
انگار نه انگار دیگه بزرگم
میرم بغلِ مادربزرگم…
میرم بغلش؛ میلرزه جونم
میگه گریه کن، دردت به جونم
گریه کن اگه غرقِ آتیشی؛
اما با گریه ام خالی نمیشی…
می دونم؛ اونم دلش رو هواس
اونم جوونیش، یکیوُ میخواست…
یکی که اسمش، اونقد بزرگ نیس
یکی که قطعا؛ بابابزرگ نیس!
اسمت که میاد؛ همه باهام بدن
انگار سر صف، کتکم زدن
انگار نه انگار دیگه بزرگم
میرم بغلِ مادربزرگم…


متن ترانه کجای قلبمو زدی
یه جایی توو قلبم هنوز هست
که با دیدن عکسِ تو درد میکنه
گاهی توو زندگی یه دردایی هست
آدمو یک شبه مرد میکنه
از وقتی رفتی تو، تموم آدما
به چِشَم همه شبیه توئن
کسی درکم نکرد، این شهر و آدماش
انگاری دیگه غریبه شدن
کجای قلبمو زدی
با این همه بدی
نمیشه که نبینمت
پای تو دیوونه شدم
کاش قبل مُردنم
یه بار دیگه ببینمت
کجای قلبمو زدی
با این همه بدی
نمیشه که نبینمت
پای تو دیوونه شدم
کاش قبل مُردنم
یه بار دیگه ببینمت
حالمو هیچ کسی دیگه نمیفهمه
عشق اصلا خاصیتش اینه بی رحمه
زندگی میکنم با یه مشت خاطره
که از تو و عشقِ تو جامونده
هر شبو تا خود صبح که نمیخوابم
خیلی بیشتر شده قرصای اعصابم
کسی چه میدونه چی اومد به سرِ
من و این دلِ ویرونه
کجای قلبمو زدی
با این همه بدی
نمیشه که نبینمت
پای تو دیوونه شدم
کاش قبل مُردنم
یه بار دیگه ببینمت
کجای قلبمو زدی
با این همه بدی
نمیشه که نبینمت
پای تو دیوونه شدم
کاش قبل مُردنم
یه بار دیگه ببینمت
متن ترانه یکیو دوست داشتم
یکیو دوست داشتم، که نمیشد بگم بهش
چیزی رو جز قلبم، نتوستم بدم بهش
یکیو دوست داشتم، واسه دلش
یکیو دوست داشتم، که واسه من نبود نگاهش
بغضمو قورت دادم، هر کسی حرف میزد باهاش
یکیو دوست داشتم، واسه چشاش
واسه چشاش …
لعنتی، انقدر عاشقت شدم که به این راحتی
نمیشه زندگی کنم حتی یه ساعتی
بی منم راحتی
لعنتی، من هنوزم حرف دارم باهات اما چه عادتی
وقتی که داد میزد چشات بی منم راحتی
بی منم راحتی
یکیو دوست داشتم، که منو با خودش کشوند
تا تهِ این قِصه، منو به تنهایی رسوند
یکیو دوست داشتم، که نموند
منتظرش موندم، همه ی لحظه هامو برد
زندگیِ من بود، منو به زندگی سپرد
یکی که توو قلبم، موند و نمرد
موند و نمرد
لعنتی، انقدر عاشقت شدم که به این راحتی
نمیشه زندگی کنم حتی یه ساعتی
بی منم راحتی
لعنتی، من هنوزم حرف دارم باهات اما چه عادتی
وقتی که داد میزد چشات بی منم راحتی
بی منم راحتی
متن ترانه دیوونه خونه
از عطرت زدم خونه دیوونه شد
اتاق بی صدات دیوونه خونه شد
از عطرت زدم خواب از سرم پرید
میشه مگه یه شب خواب تو رو ندید
این غیر ممکنه از فکر تو درام
چی غیر خاطره مونده ازت برام برام
نفس که میکشم تو خونه ای هنوز
دیوونتم تو هم دیوونه ای هنوز
نفس که میکشم انگار با منی
مثل گذشته ها هی حرف میزنی
نفس که میکشم تو خونه ای هنوز
دیوونتم تو هم دیوونه ای هنوز
نفس که میکشم انگار با منی
مثل گذشته ها هی حرف میزنی
نه فکر رفتنی نه دلخوری ازم
عطرت که بپره دل میبری ازم
از عطرت زدم خونه دیوونه شد
اتاق بی صدات دیوونه خونه شد
از عطرت زدم خواب از سرم پرید
میشه مگه یه شب خواب تو رو ندید
نفس که می کشم تو خونه ای هنوز
دیوونتم تو هم دیوونه ای هنوز
نفس که می کشم انگار با منی
مثل گذشته ها هی حرف می زنی
نفس که میکشم تو خونه ای هنوز
دیوونتم تو هم دیوونه ای هنوز
نفس که میکشم انگار با منی
مثل گذشته ها هی حرف میزنی
















متن ترانه شعله ور
خدا خدا...
امان امان...
نه من بیهوده گرد کوچه و بازار می گردم
مذاق عاشقی دارم
پی دیدار می گردم
نه من بیهوده گرد کوچه و بازار می گردم
مذاق عاشقی دارم
پی دیدار می گردم
خدایا رحم کن بر من پریشان وار می گردم
خطا کارم گنه کارم به حال زار می گردم
نه من بیهوده گرد کوچه و بازار می گردم
شراب شوق می نوشم به گرد یار می گردم
سخن مستانه می گویم
سخن مستانه می گویم
ولی هوشیار می گردم
نه من بیهوده گرد کوچه و بازار می گردم
مذاق عاشقی دارم
پی دیدار می گردم
گهی خندم گهی گریم گهی افتم گهی خیزم
غلام شمس تبریزم قلندروار می گردم
نه من بیهوده گرد کوچه و بازار می گردم
متن ترانه هوای زمزمه هایت
کجاست بارشی از ابر مهر بار صدایت
که تشنه مانده دلم تشنه مانده دلم
در هوای زمزمه هایت
تهیست دستم اگر نه برای هدیه به عشقت
تهیست دستم اگر نه برای هدیه به عشقت
آخ چه جای جسم و جوانی که جان من به فدایت
به قصه تو هم امشب درون بستر سینه ام
هوای خواب ندارد دلی که کرده هوایت
هزار عاشق دیوانه در من است
که هرگز به هیچ بند و فسونی نمیکند رهایت
هزار عاشق دیوانه در من است
که هرگزبه هیچ بند و فسونی نمیکند نمیکند رهایت
هوای روی تو دارم نمیگذارد
مگر به کوی تو این ابر ها ببارد ام
چه باک اگر به دل بی غمان نبردند راه
غم شکسته دل آنم که میگُسارنم
غم شکسته دل آنم که میگُسارنم
متن ترانه آسمان ابری
آسمان ابریست، از آفاق چشمانم بپرس
ابر بارانیست، از اشکِ چو بارانم بپرس
تخته ی دل در کفِ امواج غم خواهد شکست
نکته را از سینه ی سرشارِ طوفانم بپرس
نبودی و نشنیدی، دلم به گریه نشسته
میان خاطره هایت، چه کرده ای که پس از تو
به هر کجا که تو بودی، غمی نشسته به جایت
کجای این شب هجران، کجای این همه راهی
که از دریچه ی چشمت، نمیرسم به نگاهی
در همه لوحِ ضمیرم، هیچ نقشی جز تو نیست
آنچه را میگویم از آیینه ی جانم بپرس
آتشِ عشقت به خاکستر بدل کرد آخرم
گر نداری باور از دنیای ویرانم بپرس
بگو که از غم عشقت، چگونه جان برهانم
چگونه این همه غم را، به هر طرف بکشانم
نه پای رفتن از اینجا، نه طاقتی که بمانم
چگونه دستِ دلم را، به دستِ تو برسانم
متن ترانه بخش 1
با من صنما، دل دل دل دل و دل دل
یک دل دل یک یک دله کن
با من صنما، دل دل دل دل و دل دل
یک دل دل یک یک دله کن
گر سَر ننهم
گر سَر ننهم
وآنگه گله کن
با من صنما، دل دل دل دل و دل دل
یک دل دل یک یک دله کن
ای مطرب دل، زان نغمه خوش
این مغز مرا، پُرمشغله کن
ای مطرب دل، زان نغمه خوش
این مغز مرا، پرمشغله کن
سی پاره به کف (سی پاره به کف)
در چله شدی (در چله شدی)
سی پاره به کف (سی پاره به کف)
در چله شدی (در چله شدی)
سی پاره منم، ترک چله کن
سی پاره منم، ترک چله کن
با من صنما، دل یک دله کن
گر سَر ننهم، وآنگه گله کن
با من صنما، دل یک دله کن
گر سَر ننهم، وآنگه گله کن
با من صنما، دل دل دل دل و دل دل
یک دل دل یک یک دله کن
گر سَر ننهم
گر سَر ننهم
وآنگه گله کن
با من صنما، دل دل دل دل و دل دل
یک دل دل یک یک دله کن
متن ترانه بخش 2
چه دانستم که این سودا، مرا زین سان کند مجنون
دلم را دوزخی سازد دو چشمم را کند جیحون
چه دانستم که سیلابی مرا ناگاه برباید
چو کشتی ام دراندازد میان قُلزم پرخون
زند موجی بر آن کشتی که تخته تخته بشکافد
که هر تخته فروریزد ز گردشهای گوناگون
نهنگی هم برآرد سر خورد آن آب دریا را
چُنان دریای بیپایان شود بیآب چون هامون
چو این تبدیلها آمد نه هامون ماند و نه دریا
چه دانم من دگر چون شد که چون غرق است در بیچون
چه دانمهای بسیار است، لیکن من نمیدانم
که خوردم از دهان بندی در این دریا کفی افیون
- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
شما اولین نظر را بنویسید.