

- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
تصادفی ولی خوب
متن ترانه طلب
🗣 Mohammad Esfahani
🎵 Talab
#MohammadEsfahani
ای ساحل آرامشم سوی تو پر میکشم
از دوریت در آتشم در آتشم یا را
ای ساحل آرامشم سوی تو پر میکشم
از دوریت در آتشم در آتشم یا را
دست از طلب ندارم تا کام من بر آید
دست از طلب ندارم تا کام من بر آید
یا تن رسد به جانان یا جان زتن بر آید
بر آید, بر آید
بگشای تربتم را بعد از وفات بنگر
کز آتش درونم دود از کفن برآید, برآید ,برآید
بنمای رخ که خلقی واله شوند وحیران
بگشای لب که فریاد از مرد وزن بر آید
بنمای رخ که خلقی واله شوند وحیران
بگشای لب که فریاد از مرد وزن بر آید
ای ساحل آرامشم سوی تو پر میکشم
از دوریت در آتشم در آتشم یا را
ای ساحل آرامشم سوی تو پر میکشم
از دوریت در آتشم در آتشم یا را
متن ترانه معدن یاقوت
ای دشت رویای شقایق
روشن از تو روشن از تو
زیباست مثل شعر گفتن
گفتن از تو گفتن از تو
ای دشت رویای شقایق
روشن از تو روشن از تو
زیباست مثل شعر گفتن
گفتن از تو گفتن از تو
اسمت که می آید نمیدانی چه زیبا
این کوچه ها پر میشود از شور و غوغا
انگار مردم سرخوش از صبح بهار اند
در دست ها گنجشک و در سر باغ دارند
هر جا تو باشی باغ های توت آنجاست
دریا و نان و معدن یاقوت آنجاست
آب از شراب و پاره ی مهتاب نانش
هر جا تو باشی خوش به حال مردمانش
ای دشت رویای شقایق
روشن از تو روشن از تو
زیباست مثل شعر گفتن
گفتن از تو گفتن از تو
آن سوی شیشه روی رویاهای جاری
گل می برند و نقره کشتی های باری
یاد قشنگ آتشی در برف و ظلمت
یاد رهایی در شب زندان و وحشت
تو رنگ گرم و زنده ی آواز هایی
آهنگ زیبای تمام ساز هایی
هر جا تو باشی باغ های توت آنجاست
دریا و نان و معدن یاقوت آنجاست
آب از شراب و پاره ی مهتاب نانش
هر جا تو باشی خوش به حال مردمانش
هر جا تو باشی باغ های توت آنجاست
دریا و نان و معدن یاقوت آنجاست
آب از شراب و پاره ی مهتاب نانش
هر جا تو باشی خوش به حال مردمانش
متن ترانه آدم
از آنسوی شب میایم باری از حسرت بر دوشم
خورشیدی پنهان در دستم آواز باران در گوشم
مانده در بی تابی در شبی مهتابی قصه گوی تنها من
روز و شب سرگردان در میان طوفان ماهی بی دریا من
سیب رویاهایم را چیدم از باغ باور
با فریب حوایی میروم از آنجا رو به دنیایی دیگر
پیش رویم میبینم شهری از غوغا لبریز
شهر سرگرمی ها شهر دلتنگی ها شهر سرمای پاییز
تقدیرم را در من بشکن آزادم کن از جنگیدن
آیینه ام بودی ای کاش بر گردانی من را به من
مانده در بی تابی در شبی مهتابی قصه گوی تنها من
روز و شب سرگردان در میان طوفان ماهی بی دریا من
قصه گوی تنها من ... ماهی بی دریا من ...
متن ترانه شبیه یک مرداب
چه می بینی بگو با من چقدر راه مانده تا جاده
به شیب شب سرازیرم عطش می زاید این باده
دریـغـا از عشـق درایـن شــامِ شـوم
که کوچه می گرید ستاره ها مغموم
ترانه بی رونق به کنجِ غم محکوم
ای داد و ای فریاد از این شب بی خواب
که غُصّه می پاشـد به خلوتم مهتاب
منم سُکونی گس شـبیهِ یک مرداب
نمی دانم چـه شـد دسـتم رها کردی
نمی دانی به کارِ دل چه ها کردی
متن ترانه آشوبم
تنها تویی تو که می تپی به نبض این رهایی
تو فارغ از وفور سایه هایی
باز آ که جز تو
جهان من حقیقتی ندارد
تو میروی که ابر غم ببارد
به سمت ماندنت راهی، نمی شوی چرا گاهی
ستاره هدیه کن به مشت پوچ شب ها
شمرده تر بگو با من ، حروف رفتنت تا من
بگیرم از دلت همه بهانه ها را
آشــــــــــــــــــــــــوبم، آرامشم توئی
به هر ترانه ای سر می کشم توئی
سحر اضافه کن به فهم آسمانم
آشــــــــــــــــــــــــوبم، آرامشم توئی
به هر ترانه ای سر می کشم توئی
بیا که بی تو من غم دو صد خزانم
بگذار ، بگویم
که از سراب این و آن بریدم
من از عطش ، ترانه آفریدم
به سمت ماندنت راهی، نمی شوی چرا گاهی
ستاره هدیه کن به مشت پوچ شب ها
شمرده تر بگو با من ، حروف رفتنت تا من
بگیرم از دلت همه بهانه ها را
آشــــــــــــــــــــــــوبم ، آرامشم توئی
به هر ترانه ای سر می کشم توئی
بیا که بی تو من غم دو صد خزانم
متن ترانه مرا به خاطرت نگه دار
باز امشب دل من غرق گله شد
بی تاب و بی رمق بی حوصله شد
دردا که دوری دردا
ای آرزوی فردا توبیا تو بیا
نداری خبر ز حال من نداری
که دل به جاده می سپاری
سحر ندارد این شب تار
مرا به خاطرت نگهدار
از من دیگر بصری در آینه نیست
پیدا کن تو مرا این فاصله چیست
ای معنی شعرِ ترِ من
پرواز جاری در پر من
تو بیا تو بیا
سرگردانم بر سرِ کویت
شب میبارد از سرِ مویت
نداری، خبر ز حال من نداری
که دل به جاده می سپاری
سحر ندارد این شب تار
مرا به خاطرت نگهدار
متن ترانه هندسه
هرگوشه ای از شورِ آواز من پیدا می شود قصیده ی تو
نورِ باورِ پرواز تا به ناکجا تابیده شد به جان ز دیده ی تو
طلوعِ نگاه شروعِ شراب از مُختصاتِ نامِ توست
ایمانِ من در حلقه ی هندسه ی اندامِ توست
نامت از ازل شکُفته بر لب
نقره می زند رُخِ تو بر شب
کاش این ماجرا به سرنیاید
شاهی بی گُمان به مَسند دل
نجوا می کنی امید ساحل
کاش این ماجرا به سر نیاید
ببار ای ابرِ مِی اندود من مستانه ام کن
بسوز اندیشه را از بیخ و بُن دیوانه ام کن
چو رودی بر روانم شو روان ای دولتِ شعر
بکَن تن را ز من من را ز جان جانانه ام کن
متن ترانه باران تویی
از آسمانم ماتم ببارد
هراس بی تو ماندنم ادامه دارد
نمی نویسم ترانه بی تو
چگونه پر کشد خیال واژه بی تو
به لب رسیده جان کجایی کجایی
که برده طاقتم جدایی
باران تویی به خاک من بزن
باز آ ببین که بی مه تو من
هوای پر زدن ندارم
باران تویی به خاک من بزن
باز آ ببین که در ره تو من
نفس بریده در گزارم
مگر ندانی چو از تو دورم
بی راهه ای خموش و تار
بی عبورم
نمی توانم دگر بگویم
که من اسیر این خزان تو به تویم
به لب رسیده جان کجایی کجایی
رهی نمانده تا رهایی
باران تویی به خاک من بزن
باز آ ببین که بی مه تو من
هوای پر زدن ندارم
باران تویی به خاک من بزن
باز آ ببین که در ره تو من
نفس بریده در گزارم
باران تویی به خاک من بزن
بازآ ببین که بی مه تو من
هوای پر زدن ندارم
متن ترانه زن دیوانه
با توام پنجره هان رونقِ این خانه چه شد
آن زنِ دیوانه که رفت آن مردکِ دیوانه چه شد
از مرد شب آواره بگو بگو خورشید شبش کجاست
از تسـبیحِ عاشقانه ها بگو دانه به دانه چه شد
آه خواب آلودگی بی تو در چشمِ عاشق نیاید
تنها ماندم کسی جز تو شاید نشاید که آید
پیدا شو شعله کن جانِ پروانه را
عمرِ دیوانه دیری نپاید
کجا می روی کمی بمان عشق
زمینم نزن از آسمان عشق
بیا به باران تکیه کن قدم قدم این پرسه را
بیا بگیر از چهره ام غم و شب و تب هر سه را
مرا به طوفان داده ای خودت کجایی
متن ترانه کلاغ
هوا آن سوی چشمانم بارانیست
سکوتم تحفه رنجی پنهانیست
به شب آغشته می ماند خورشیدم
فراز تپه ای ماهی پیدا نیـست
صدایی از درون با من می گوید
شروعِ فصلِ بی رحم تنهاییست
پـر می زند بر بامم سیاهِ کلاغ و شب
به ویرانه ها می مانم خانه بی چراغ و تب
می سوزدم می کوبد به در دست سرد باد
جز رفتنت تصویری نمی آورم بـه یـاد
هوا آن سوی چشمانم بارانیست
سکوتم تحفه رنجی پنهانیست
هوا را پنجه می سایم، می بینی
نفس اطرافِ دستانم پیدا نیست
متن ترانه عاشقانه تنهاست
با تو رسیده ام به شبی ابدی
آه تو کوچه کوچه مرا بلدی
من به جز آبیِ نگاهت آسمانی نمی شناسم
تا تو سرگرم روزگاری از نفس بی تو می هراسم
رد شو از قاب لحظه هایم دیده شو عاشقانه تنهاست
رهسپارم به سویت اما جاده لبریز سوز سرماست
مرا باور کنی یا نه تویی پایانِ ویرانی
چه غمگینانه آزادی از آن عهدی که می دانی
با تو رسیده ام به شبی ابدی
آه تو تار و پود مرا بلدی
آه نمی رود ز یادم تمام خاطراتی که عاشقانه سر شد
متن ترانه حرفی بزن
حرفی بزن تو ای درد آشنا
می شکنی چرا قلب مرا
منی که عمری پا به پای تو دویده ام وای
منی که جز عشقت ، گلی دگر نچیده ام وای
ندارم بُغضی از تقدیر
از این دورانِ دور و دیر
خدا می داند
سپردم هرچه هست هستی
به دستت ای میِ مستی
خدا می داند
متن ترانه خوشا به من
خوشا به من که دستِ تو پرواز هدیه می کند
خوشا به تو که عاشقت صد بارگریه می کند
خوشا که قامتم رِسَد به میوه ی خیال تو
رسیده ای نچینمت منم حریفِ کالِ تو
می نوشم از چشمانِ تو
جُرعه به جُرعه شعرِ نو
حافظه ی دستانِ من
پـر شده از دامانِ تو
متن ترانه شبیه یک مرداب
چه می بینی بگو با من چقدر راه مانده تا جاده
به شیب شب سرازیرم عطش می زاید این باده
دریـغـا از عشـق درایـن شــامِ شـوم
که کوچه می گرید ستاره ها مغموم
ترانه بی رونق به کنجِ غم محکوم
ای داد و ای فریاد از این شب بی خواب
که غُصّه می پاشـد به خلوتم مهتاب
منم سُکونی گس شـبیهِ یک مرداب
نمی دانم چـه شـد دسـتم رها کردی
نمی دانی به کارِ دل چه ها کردی
متن ترانه در حسرت ماه
سـربذار روی شـونه هام
تا بگم آروم از غُصّه هام
تا بگم چی اومد به سـرم
رفت چرا نازنیـن دلبــرم
عیش وشراب ومستی کارِ ما بود
عشق وخدا وهستی یارِ ما بود
اما شد رنگِ زمستون نو بهارِ ما
بَزمِ مهر وجنون در دل به پا بود
سینه لبریز ازشور ازوفا بود
اما غم آمد به قلبم ای خدا چرا
سوختم سوختم من از غم
دلِ او پیِ یارِ دیگری بود
که عمرِ رویای من به سررسید
باختم باختم من به او
همه ی عمرِ دلدادگی رو
که غربت به خانه ام سرک کشید
خسته ام از دست روزگار
آسمان تو هم با من ببار
چشم من مونده خیره به راه
من شبم در حسرتِ ماه
عیش وشراب ومستی کارِ ما بود
عشق وخدا وهستی یارِ ما بود
اما شد رنگِ زمستون نو بهارِ ما
بَزمِ مهر وجنون در دل به پا بود
سینه لبریز ازشور ازوفا بود
اما غم آمد به قلبم ای خدا چرا
متن ترانه قطار
جاری شو سپردمت به جاده های رها
به عمـقِ باران به روحِ آینه ها
مائیـم و صراحتِ کهنه تازه شدن
بـبین به چشمت زوالِ خاطره را
من و این بی زبانی
به راهیم بی نشانی
فرضم کن ستاره ای بر بام ترانه گفتن
فرضم کن جوانه ای بیزار از خزان خفتن
کاش جا نماند از قطارش آرزویت
کاش پـا بگیرد راه و رفتن روبرویت
متن ترانه دلت با منه (ازم دوری)
ازم دوری اما دلت با منه
ازت دورم اما دلم روشنه
توو چشمای تو عکس چشمامه و
توو چشمای من عکس چشمای تو
توی این لحظه هایی که دورم ازت
همه خاطره هامونو خط به خط
دوباره تو ذهنم نگاه می کنم
دارم اسمتو هی صدا می کنم
کی گفته از عشق تو دست می کشم؟
دارم با خیال تو نفس می کشم
چه حس عجیبی، چه آرامشی
تو هم با خیالم، نفس می کشی
می دونم تو هم مثل من دلخوری
تو هم مثل من بغضت رو می خوری
نگاهت پر از حرف و درد دله
ولی خب تموم میشه این فاصله
دوباره مث اون روزای قدیم
که با هم تو بارون قدم می زدیم
از احساس همدیگه حظ می کنیم
زمین و زمان رو عوض می کنیم
کی گفته از عشق تو دست می کشم؟
دارم با خیال تو نفس می کشم
چه حس عجیبی، چه آرامشی
تو هم با خیالم، نفس می کشی
می دونم تو هم مثل من دلخوری
تو هم مثل من بغضت رو می خوری
نگاهت پر از حرف و درد دله
ولی خب تموم میشه این فاصله
دوباره مث اون روزای قدیم
که با هم توو بارون قدم می زدیم
از احساس همدیگه حظ می کنیم
زمین و زمان رو عوض می کنیم
ازم دوری اما دلت با منه . . .
متن ترانه قطره های باران










متن ترانه آواز این کیست
🗣 Alireza Ghorbani
🎵 Avaz
#AlirezaGhorbani
کرک جان ! خوب می خوانی
من این غمگین سرودت را
هم آواز پرستوهای آه خویشتن پرواز خواهم داد
به شهر آواز خواهم داد
ره هر پیک و پیغام و خبر بسته ست
ته تنها بال و پر ، بال نظر بسته ست
قفس تنگ است و در بسته ست
گرت دستی دهد با خویش در دنجی فراهم باش
بخوان آواز تلخت را ، ولیکن دل به غم مسپار
بی کران وحشت انگیزی ست.
خامش خاکستری هم بارد و بارد.
وین سکوت پیر ساکت نیز . هیچ پیغامی نمی آرد.
پشت ناپیدائی آن دورها شاید. گرمی و نور و نوا باشد؛
بال گرم آشنا باشد
من این آواز پاکت را دراین غمگین خراب آباد
چو بوی بال های سوخته ات پرواز خواهم داد
متن ترانه الله مزار
الله مزار... مزار
الله مزار... مزار
غریب رهگذارای دیدم
الله مزار... مزار
الله مزار... مزار
وای چه روزگارایی دیدم
به پهنای صحرای دلتنگی
والله سیه غروب هایی دیدم
الله مزار... مزار
الله مزار... مزار
غریب رهگذارای دیدم
الله مزار... مزار
الله مزار... مزار
وای چه روزگارایی دیدم
به صحرای له له له له له له له لی
حال کفتری که در هوای تو
که میپره در هوای تو که میپره
در هوای تو
والله جونم فدای تو
امان امان امان امان امان آی امان امان
آهو جان امان آهو جان بگو از چه کوه هایی میری
زمستون بود و به یاد تو
والله خواب بهارای دیدم
الله مزار... مزار
الله مزار... مزار
غریب رهگذارای دیدم
الله مزار... مزار
الله مزار... مزار
وای چه روزگارایی دیدم
متن ترانه دزیره
هم دیدنی بودیی هم خواستنی بودی
هم چیدنی بودی هم باغچه مون گل داشت
زنجیر می خواستم دستتاتو بخشیدی
از من تا اون دستا هر دره پل داشت
پل بود اما ریخت گل بود اما مرد
عمر منم قد عشقت تحمل داشت
هر روز پاییزه هر هفته پاییزه
هر ماه پاییزه هر سال پاییزه
پنهونم از چشمات ماه پس ابرم
من کاسۀ صبرم این کاسه لبریزه
آروم نمی گیرم از دست زنجیرم
بی عشق می میرم من روز دیدارم
از دوستی پر من از دوست دلخور من
آجر به آجر من، من پشت دیوارم
لعنت به این دیدار لعنت به این دیوار
لعنت به این آوار من زیر آوارم
هر روز پاییزه هر هفته پاییزه
هر ماه پاییزه هر سال پاییزه
پنهونم از چشمات ماه پس ابرم
من کاسه صبرم این کاسه لبریزه
متن ترانه قهوه قجری
هم دیدنی بودیی هم خواستنی بودی
هم چیدنی بودی هم باغچه مون گل داشت
زنجیر می خواستم دستتاتو بخشیدی
از من تا اون دستا هر دره پل داشت
پل بود اما ریخت گل بود اما مرد
عمر منم قد عشقت تحمل داشت
هر روز پاییزه هر هفته پاییزه
هر ماه پاییزه هر سال پاییزه
پنهونم از چشمات ماه پس ابرم
من کاسۀ صبرم این کاسه لبریزه
آروم نمی گیرم از دست زنجیرم
بی عشق می میرم من روز دیدارم
از دوستی پر من از دوست دلخور من
آجر به آجر من، من پشت دیوارم
لعنت به این دیدار لعنت به این دیوار
لعنت به این آوار من زیر آوارم
هر روز پاییزه هر هفته پاییزه
هر ماه پاییزه هر سال پاییزه
پنهونم از چشمات ماه پس ابرم
من کاسه صبرم این کاسه لبریزه
متن ترانه جز
جوابم نکن مُردم از ناامیدی
شاید عاشقم شی خدا رو چه دیدی
خیال کن جواب منو دادی اما
عزیزم جواب خدا رو چی میدی
همینجوری اشکام سرازیر میشن
دیگه از خودم اختیاری ندارم
من از عشق چیزی نمی خوام به جز تو
ولی از تو هیچ انتظاری ندارم
صبوریم کمه بی قراریم زیاده
چقد بی قرارم منه صاف و ساده
عزیزم چقد سخته دل کندن از تو
عزیزم چقد تلخه کام من از تو
نذار زندگیم راحت از هم بپاشه
جوابم نکن مُردم از بی جوابی
یه چیزی بگو پیش از ینکه بمیرم
به خوابم بیا پیش از ینکه بخوابی
شب از نیمه های زمستون گذشته
به خوابم بیا پیش ازین که بمیرم
اگه پا به خوابم گذاشتی عزیزم
یه چیزی بگو بلکه آروم بگیرم
صبوریم کمه بی قراریم زیاده
چقد بی قرارم منه صاف و ساده
عزیزم چقد سخته دل کندن از تو
عزیزم چقد تلخه کام من از تو
متن ترانه تفنگ سرپر
زیر پرچم سه رنگ واسه پرچم سفید
مادرم دعا می کرد پدرم می جنگید
قلبمون اون روزا اینهمه ترک نداشت
دلمون شور می زد دستامون نمک نداشت
حالمون اون روزا اگه رو به راه نبود
عوضش امیدمون کسی جز خدا نبود
روزای در به دری شبای بمبارون
دنبال نفت بدو تو صف غذا بمون
دست خالی زیر گوله بارون بودیم
خسته بودیم اما مرد میدون بودیم
رفقای مدرسه ام هنوزم یادم میان
کاش می دونستم الان همکلاسیام کجان
خنده های خواهرم لاله بود و پژمرد
اشکای برادرم سیل شد دنیا روبرد
سیل خون جاری بود از عطش تا کارون
خیلیا خاک شدن زیر سقف خونه شون
حاج خانوم بهم میگه به دلم افتاده
پسرمظلومم پشت در افتاده
هنوزم بعضی شبا موج بمبه تو سرم
هنوزم خواب می بینم خونه ریخته رو سرم
8 سال زندگی با همین دردا گذشت
8 سال آزگار سخت بود اما گذشت
واسه پرچم سه رنگ زیر پرچم سفید
من هنوز معتقدم باز باید جنگید
متن ترانه خواب
جوابم نکن مُردم از ناامیدی
شاید عاشقم شی خدا رو چه دیدی
خیال کن جواب منو دادی اما
عزیزم جواب خدا رو چی میدی
همینجوری اشکام سرازیر میشن
دیگه از خودم اختیاری ندارم
من از عشق چیزی نمی خوام به جز تو
ولی از تو هیچ انتظاری ندارم
صبوریم کمه بی قراریم زیاده
چقد بی قرارم منه صاف و ساده
عزیزم چقد سخته دل کندن از تو
عزیزم چقد تلخه کام من از تو
نذار زندگیم راحت از هم بپاشه
جوابم نکن مُردم از بی جوابی
یه چیزی بگو پیش از ینکه بمیرم
به خوابم بیا پیش از ینکه بخوابی
شب از نیمه های زمستون گذشته
به خوابم بیا پیش ازین که بمیرم
اگه پا به خوابم گذاشتی عزیزم
یه چیزی بگو بلکه آروم بگیرم
صبوریم کمه بی قراریم زیاده
چقد بی قرارم منه صاف و ساده
عزیزم چقد سخته دل کندن از تو
عزیزم چقد تلخه کام من از تو
متن ترانه پاروی بی قایق
زیر پرچم سه رنگ واسه پرچم سفید
مادرم دعا می کرد پدرم می جنگید
قلبمون اون روزا اینهمه ترک نداشت
دلمون شور می زد دستامون نمک نداشت
حالمون اون روزا اگه رو به راه نبود
عوضش امیدمون کسی جز خدا نبود
روزای در به دری شبای بمبارون
دنبال نفت بدو تو صف غذا بمون
دست خالی زیر گوله بارون بودیم
خسته بودیم اما مرد میدون بودیم
رفقای مدرسه ام هنوزم یادم میان
کاش می دونستم الان همکلاسیام کجان
خنده های خواهرم لاله بود و پژمرد
اشکای برادرم سیل شد دنیا روبرد
سیل خون جاری بود از عطش تا کارون
خیلیا خاک شدن زیر سقف خونه شون
حاج خانوم بهم میگه به دلم افتاده
پسرمظلومم پشت در افتاده
هنوزم بعضی شبا موج بمبه تو سرم
هنوزم خواب می بینم خونه ریخته رو سرم
8 سال زندگی با همین دردا گذشت
8 سال آزگار سخت بود اما گذشت
واسه پرچم سه رنگ زیر پرچم سفید
من هنوز معتقدم باز باید جنگید
متن ترانه یه خونه کوچیک
چشماتو باز کردی دنیام زیر و رو شد
چشماتو بستی و باز تاریکی هام شروع شد
موهات کهکشونا چشمات ستاره هاتن
منظومه های شمسی جفت گوشواره هاتن
کی بین مهربونا مثه تو مهربونه
نامهربونی با تو بد نیست بد شگونه
با من بمون با من بمون
با من بمون با من بمون
شب بود خسته بودم چشامو بسته بودم
خورشید سر زد و من پیشت نشسته بودم
چشمامو باز کردم دیدم ازت خبر نیست
دیدم برام تو دنیا از تو عزیزتر نیست
با من بمون با من بمون
با من بمون با من بمون
متن ترانه کلنجار
دلت که می لرزید من با چشام دیدن
تو زل تابستون چقدر زمستونه
هوا گرفته نبود دلم گرفتاون شب
به مادرم گفتم هنوز بارونه
قطار رد شد و رفت مسافرا موندن
مسافرا که برن قطار میمونه
تو برف بارونی قطار قلب منه
قلب شکستۀ من تو برف مدفونه
دونه به دونه غمی ریل به ریل شبم
غم توی خونه من هر شبو مهمونه
امشب بخوابه من بیدارم
من شبو زنده نگه می دارم
بگو شب بخوابه من بیدارم
من شبو زنده نگه می دارم
یه شب که سردم بود به مادرم گفتم
هوا که سرد میشه یاد تو میفتم
طفلی دلش لرزید دلش دوباره شکست
تو زل تابستون تو کوچه برف نشست
مسافرا شعرن تو برف و بارونی
قطار قلب منه چشمتو پنجره هاش
پنجره ها بستن مسافرا خستن
ببار تا دم صبح به فکر هیچی نباش
دونه به دونه غمی غصه به غصه شبم
کاشکی یه روز صبح شه کاش فقط ای کاش
امشب بخوابه من بیدارم
من شبو زنده نگه می دارم
متن ترانه یوسف
زیر پرچم سه رنگ واسه پرچم سفید
مادرم دعا می کرد پدرم می جنگید
قلبمون اون روزا اینهمه ترک نداشت
دلمون شور می زد دستامون نمک نداشت
حالمون اون روزا اگه رو به راه نبود
عوضش امیدمون کسی جز خدا نبود
روزای در به دری شبای بمبارون
دنبال نفت بدو تو صف غذا بمون
دست خالی زیر گوله بارون بودیم
خسته بودیم اما مرد میدون بودیم
رفقای مدرسه ام هنوزم یادم میان
کاش می دونستم الان همکلاسیام کجان
خنده های خواهرم لاله بود و پژمرد
اشکای برادرم سیل شد دنیا روبرد
سیل خون جاری بود از عطش تا کارون
خیلیا خاک شدن زیر سقف خونه شون
حاج خانوم بهم میگه به دلم افتاده
پسرمظلومم پشت در افتاده
هنوزم بعضی شبا موج بمبه تو سرم
هنوزم خواب می بینم خونه ریخته رو سرم
8 سال زندگی با همین دردا گذشت
8 سال آزگار سخت بود اما گذشت
واسه پرچم سه رنگ زیر پرچم سفید
من هنوز معتقدم باز باید جنگید
متن ترانه وصیت
هم دیدنی بودیی هم خواستنی بودی
هم چیدنی بودی هم باغچه مون گل داشت
زنجیر می خواستم دستتاتو بخشیدی
از من تا اون دستا هر دره پل داشت
پل بود اما ریخت گل بود اما مرد
عمر منم قد عشقت تحمل داشت
هر روز پاییزه هر هفته پاییزه
هر ماه پاییزه هر سال پاییزه
پنهونم از چشمات ماه پس ابرم
من کاسۀ صبرم این کاسه لبریزه
آروم نمی گیرم از دست زنجیرم
بی عشق می میرم من روز دیدارم
از دوستی پر من از دوست دلخور من
آجر به آجر من، من پشت دیوارم
لعنت به این دیدار لعنت به این دیوار
لعنت به این آوار من زیر آوارم
هر روز پاییزه هر هفته پاییزه
هر ماه پاییزه هر سال پاییزه
پنهونم از چشمات ماه پس ابرم
من کاسه صبرم این کاسه لبریزه
متن ترانه خلیج ایرانی
تیغیم و می بُریم رعدیم و می غریم
فریادمون پشت کوهُ تکون میده
از جار و جنجال دشمن نمی ترسیم
این خاک خیلی از این بازیا دیده
خون عزیزامون دریاست ای دنیا
طوفان ترین دریا با ماست ای دنیا
سبز و سفید و سرخ آباد و آزاده
تا هست این پرچم بالاست ای دنیا
خلیج ایرانی آبی و آزاده
یه ملت عاشق پشت تو وایستاده
برای داشتنِ تو دنیا اگه جمع شه
فکر کن اجازه بدیم یه مو ازت کم شه
هر آدمی تو دنیا یه تیکه خاک مال اونه
عاشق آب و خاکشه خاک من ایرونه
کوچولو جلوتر نیا این گربه بی رقیبه
این گربه استخرش واسه تو زیادی عمیقه
ما دستامون تو دست همه شما دستاتون تو نفته
کوچولو شیطونی بسه دیگه انگاری یادتون رفته
این گربه خوابه ولی اگه بیدار شه می غره
شیطونی کنی یهو دیدی گوشتونُ می بُره
خلیج ایرانی آبی و آزاده
یه ملت عاشق پشت تو وایستاده
برای داشتنِ تو دنیا اگه جمع شه
فکر کن اجازه بدیم یه مو ازت کم شه
خلیج ایرانی آبی و آزاده
یه ملت عاشق پشت تو وایستاده
برای داشتنِ تو دنیا اگه جمع شه
فکر کن اجازه بدیم یه مو ازت کم شه
- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
- ★★
شما اولین نظر را بنویسید.